تو این پست می خوایم یکم راجع به وضعیت رشتمون باهم درد و دل کنیم و دلیل اینکه به این رشته اومدیم رو بررسی کنیم که انتخابمون درست بوده یا نه!!!
دلیل اصلی ورودمون:
من دوستانی رو می شناسم که برای درآمد زیاد و توهمی که از مهندسی عمران داشتن بدون هیچ تحقیقی وارد این رشته شدن و یا افرادی رو که نسبت به ارتباطشون با مهندسا و شرکت های عمرانی و به توصیه اونا اومدن ولی من مثل اکثر دوستان با علاقه وارد این رشته شدم.
عمران از توهم تا واقعیت:
از نظر جذابیت باید بگم هنوز هم به نظرم عمران و مهندسی عمران چه در دانشگاه و چه در بخش کاری یکی از بهترین رشته هاس ولی بحث اکثر دوستان راجع به این موضوع نیس، بیشتر مشکل دوستان درآمدیه که باید از این رشته داشته باشن که تو سالهای اخیر کمرنگ شده!
درآمد داره اما فقط واسه مهندسا:
بیاین یکم صادق باشیم. لزوما هرکسی که از دانشگاه مدرک مهندسی میگیره مهندس نیست. فرض کنین فردی میاد پیش شما با معدل عالی از یه دانشگاه عالی ولی فرق بین پی نواری و پی گسترده رو نمی دونه و اصولا هیچی غیر از تئوری های دانشگاهی نمی دونه. پس اگه این فرد شاغل نشه تقصیر رو گردن مهندسی عمران می ندازه نه سوادش. پس برای مهندس باسواد همیشه شغل خوب هست.
جامعه مهندسی درهَم:
یکی دیگه از پارامترهای تاثیرگذار اینه که ما مهندسا علاوه بر اینکه پشت هم نیستیم و برای ارتقا جامعه مهندسی کمک نمی کنیم بلکه بعضی وقتا که چه عرض کنم اکثر مواقع زیرآب همم می زنیم. پس شاید بتونیم از نظر فردی رشد کنیم ولی جامعه مهندسی حالا حالا ها تبدیل به یه جامعه قدرتمند و تعیین کننده نمیشه.
و آمما نتیجه گیری:
در کل عمران خوبه، مهندسی عمرانم خوبه و امیدواریم سطح جامعه مهندسی مونم تو کشور رفته رفته بهتر شه!
نگارنده مطالب:
مهندس میررضا میریحیوی مدرس و مؤلف کتابهای عمرانی