در این مقاله سعی شده است خارج از عرف و مصلحت اندیشیهای رایج، دیدی بازتری نسبت به زندگی و چالشهای بعد از دانشگاه مطرحشده و نتیجهی ملموس ارائه گردد. مطمئناً زندگی دانشجویی با تمام فراز و نشیبهایش، خاطراتش و چالشهایش روزی به پایان خواهد رسید و چهبهتر است قبل از ورود به دنیای مهندسین عمران بخشی هرچند محدود از آن را بررسی کرده و هوشیارانهتر به استقبال آن برویم. مباحث این مقاله قابل بسط به رشتههای دیگر نیز میباشد ولی بهصورت متمرکز به رشته عمران میپردازد.
سؤال اصلی “بعد از دانشگاه چهکار خواهم کرد؟” میباشد که باید هر دانشجویی از خود بپرسد تا بتواند با جواب قانعکننده خود همچنان انگیزهی ادامه تحصیل را حفظ کند. البته جو کنونی در کشور، بیشتر دانشجویان را متهم میداند تا برنده، چراکه تا چند سال پیش هرکس که میتوانست در دانشگاه قبولشده و ادامه تحصیل دهد مایه مباحات والدین و اقوام بود ولی گویا چرخ روزگار این بار نیز قواعد را برهم زده و باعث شده دانشجو بودن بیشتر مایه تمسخر محافل شود و کار در بخشهای تجربی خارج از دانشگاه بهترین دید برای آیندهنگری باشد. پاسخ به این سؤال بسیار پیچیده و وابسته به فرد میباشد ولی اگر بخواهیم تجویز کلی ارائه دهیم باید در ابتدا، انواع دانشجو با اهدافشان را بشناسیم تا تعداد معدود را کنار زده و با طیف اصلی تشکیلدهنده جامعه دانشجویی بهصورت منطقی و خارج از آرمانگرایی روبرو شویم. ولی انواع مختلف دانشجو پس از فارغالتحصیلی چه دیدی نسبت به آینده خود دارند؟ در ذیل سعی شده است با تقریب زیاد این افراد متمایز شوند.
1) دانشجویانی که در موقع تحصیل نیز کار میکنند.
البته تعداد این نوع دانشجوها در دانشگاههای سراسری نسبت به دانشگاههای دیگر کمتر است ولی خود این دانشجویان نیز از دو طیف تشکیلشده است.
الف) افرادی که از شغل کنونی خود ناراضی هستند و امیدوارند بتوانند با مدرک دانشگاهی خود جایگاه بهتری در جامعه پیدا کنند که این طیف را نیز در دسته افرادی که پس از تحصیل کار مناسب ندارند به شمار میآوریم.
ب) افرادی که از شغل کنونی خود راضی هستند و قصد ادامه آن بعد از فارغالتحصیلی را دارند. مرتبط بودن یا نبودن شغل با رشته تحصیلی اینجا مطرح نیست و این قشر به هر دلیلی بیشتر به مدرک نیاز دارند تا بتوانند در آینده از آن استفاده کنند.
2) افرادی که در موقع تحصیل اشتغال ندارند.
این نوع دانشجویان نیز به دستههای گوناگونی تقسیم میشوند و هر یک برنامهای برای آینده خود دارند. اگر بخواهیم آنها را نسبت به اهدافشان تقسیم کنیم گزینههای زیر معقول به نظر میرسد.
الف) ادامه تحصیل در ایران به امید شغل آکادمیک
عضویت در هیئتعلمی دانشگاه، شغل نسبتاً راحتی است با درآمد بالا ولی سختگیر است و گزیده پسند و در سالهای اخیر تعداد استخدامیهایش تقریباً به صفر میل کرده پس هدف نامناسبی است برای دانشجویان ضعیف و متوسط. بهعلاوه، هدف پُر ریسکی برای دانشجویان عالی است چون هیچ تضمینی ندارد که حتماً بتوان در یک دانشگاه خوب عضو هیئتعلمی شد مگر اینکه در همان دانشگاه فردی از شما حمایت کند که این نیز بسیار نادر است و مخصوص خواص.
ب) مهاجرت به خارج از کشور
رشته مهندسی عمران، رشتهای است موردتوجه و اساسی در سراسر جهان پس بیراه نیست اگر هدف را مهاجرت بگذاریم. این مهاجرت میتواند هم بهصورت مهاجرت کاری باشد؛ که در کشورهای درحالتوسعه و نیازمند به مهندس مانند کشورهای عربی مطرح است و هم بهصورت تحصیلی همراه با فاند به کشورهای جهان اول. ولی مهاجرت نیز دو لبه دارد، در خوشبینانهترین حالت فرد پس از تحصیل در دانشگاه خوب میتواند شغلی با درآمد متوسط به بالا در رشته موردعلاقه خود پیدا کند ولی در حالت دیگر خود فرد نیز باید این ظرفیت روحی را داشته باشد که بتواند در کشوری غریب و دور از خانواده زندگی بگذراند. با اینکه در سالهای اخیر میل به مهاجرت افزایشیافته ولی از هر دو طیف نیز مشاهدهشده است چه افراد موفق و چه افرادی که پس از چندی برگشتهاند. خارج از این مباحث خود مهاجرت نیز سهلالوصول نیست و نیاز به الزاماتی دارد مانند نمره زبان، معدل مناسب، رزومه قوی و از همه مهمتر پول کافی که چون این شرایط برای همه فراهم نیست این گزینه نیز افراد معدودی را در برمیگیرد.
ج) تکیه به اطرافیان پرنفوذ
البته داشتن پارتی تنها برای کار مطرح نیست و برای بقیه امور زندگی نیز در ایران قابلاستفاده و برخی مواقع بسیار قویتر از دیگر تواناییهاست. منظور از این بخش دانشجویانی هستند که به هر دلیل از آینده خود مطمئناند یا به علت موقعیت اجتماعی اطرافیانشان و یا به دلیل ثروت آنها. کم نیستند دانشجویان مهندسی عمران در دانشکده که فرزندان یا اطرافیان صاحب شرکتهای بزرگ هستند و مطمئن از آینده، البته شاید این اطمینان قلبی از آینده باعث شده اکثر آنها دانشگاه را با تفریحگاه اشتباه گرفتهاند. اطرافیان پرنفوذ به شرکتهای خصوصی محدود نمیشود و بخشی از افراد موردنیاز ارگانهای دولتی نیز از همین طریق جذب میشوند. پس اگر جزو این افراد هستید، خدا قوت.
د) استخدام
استخدام در ارگانهای دولتی با استفاده از آزمونهای استخدامی که سالانه برگزار میشود هدف مناسبی به نظر میرسد البته برای اکثر آنها سپری کردن خدمت سربازی ضروری است و پروسه تقریباً پیچیده و کنکورگونهای دارد که اگر هم از آزمون قبول شوید باید از غول مرحله آخر یعنی مصاحبه با افرادی که میخواهند اطرافیانشان را جذب کنند نیز عبور کنید. با تمام جوانب برخی از دانشجویان نیز با ممارست میتوانند به این بخش راه یابند.
استخدام در ارگانهای دولتی با استفاده از آزمونهای استخدامی که سالانه برگزار میشود هدف مناسبی به نظر میرسد البته برای اکثر آنها سپری کردن خدمت سربازی ضروری است و پروسه تقریباً پیچیده و کنکورگونهای دارد که اگر هم از آزمون قبول شوید باید از غول مرحله آخر یعنی مصاحبه با افرادی که میخواهند اطرافیانشان را جذب کنند نیز عبور کنید. با تمام جوانب برخی از دانشجویان نیز با ممارست میتوانند به این بخش راه یابند.
ه) کار در کارزار مهندسین عمران
تمامی موارد مطرحشده فوق در خوشبینانهترین حالت 20 درصد دانشجویان را تشکیل میدهند. پس 80 درصد بقیه چه هدفی داشته باشند؟ آیا باید همسو با جو جامعه ناامید شده و به شغلهای فرعی روی بیاورند؟
جواب این سؤالات بهشدت به خود فرد بستگی دارد برخی میخواهند خودشان کسبوکار خود را شروع کنند یا بهعنوان شرکت عمرانی و یا بهعنوان شرکت استارتاپی که اگر تجربه کافی در این حوزهها را ندارید اصلاً توصیه نمیشود. پس چاره چیست؟
روشی وجود دارد که موفقیت آن در اغلب نمونهها مشاهدهشده است و هدف اصلی این مقاله نیز تبیین آن است. بهقولمعروف هیچکس نمیتواند سبب موفقیتتان شود جز خودتان پس نتیجه میگیریم اگر هیچکدام از موارد فوق را ندارید به خودتان ایمان بیاورد و از روش معجزهآسای زیر پیروی کنید.
“مهارتهای شما آیندهی شما را تضمین میکند.”
قبل از بسط این جمله فکر کنید که صاحب یک شرکت عمرانی چرا باید شما را استخدام کند؟ در دنیای کنونی هرکس دنبال منافع خود میگردد. پس تعداد استخدام صرفاً برای رضای خدا کاهش محسوسی پیداکرده است ولی همیشه نیز به افرادی ماهر برای انجام امور موردنیاز است. نتیجهگیری آخر برای این مبحث را میتوان افزایش کمی و کیفی مهارتهای موردنیاز بازار کار دانست که اکثر این مهارتها را دانشگاهها آموزش نمیدهند و بیشتر بهصورت خودآموز فراگیری میشوند. هرچه تعداد مهارتهای بیشتری را با عمق علمی مناسب یاد بگیرید به همان اندازه خواهان شما افزایش پیدا میکند. ولی آیا باید وقت با ارزشمان را به یادگیری مهارتهای بااهمیت کمتر هدر دهیم؟ اصلاً چه مهارتهایی سکوی پرتاب ماست؟
در بخش انتهایی این مقاله میخواهم سه مهارت تضمینکننده آینده هر مهندس عمران را مطرح کنم که دانستن هر یک از آنها شما را بینیاز از تمامی راههای غیراصولی مطرحشده در قسمتهای ابتدایی میکند.
1- طراحی سازههای خاص:
فهم درست از دانش طراحی برای تمامی دانشجویان الزامی است چراکه برخلاف گذشته نرمافزارهای روز دنیا و رایانه در اختیار اکثریت قرار دارد ولی طراحان سازههای معمول افزایش چشمگیری داشته است درنتیجه حقوق آنها نیز با گذشت زمان کاهش پیدا میکند ولی اگر خلأ بازار را پرکنید بیشتر احتمال موفقیت دارد. پیشنهاد برای حوزه طراحی را میتوان به سازههای خاص مانند خرپاها، سولهها و… محدود کرد چون نیاز به آنها در بازار کار احساس میشود. برای شروع میتوانید با یادگیری نرمافزار SAP آغاز کنید.
2- مترور:
اصولاً هرکس بتواند منافع مالی بیشتری را برای شرکت به ارمغان بیاورد محبوب دل مدیر خواهد شد یکی از این بخشها متره و برآورد اصولی میباشد. در اینجا منظور از متره، متره تدریس شده در دانشگاه نیست چراکه بسیار با نیاز بازارکار فاصله دارد، منظور افرادی آشنا با نرمافزارهای متره (مانند تدکار)، فهرستبها، شرایط عمومی پیمان و بخشنامههای سازمان برنامهوبودجه میباشد تا بتواند با برآورد اولیه هزینه پروژههایی که به مناقصه گذاشته میشود و همچنین تنظیم صورتوضعیتهای اصولی باعث کسب درآمد بهموقع شرکت شود. برای افرادی که از طراحی لذت نمیبرند این پیشنهاد که اکثراً در دفاتر فنی موردنیاز است میتواند جذاب باشد.
3- مهندس مجری خبره:
برخی از دانشجویان نیز وجود دارند که اصلاً علت اصلی آنها برای انتخاب این رشته حضور در کارگاههای ساختمانی است و علاقهای به کار با رایانه ندارند. برای این افراد هم توصیه میشود با افزایش اطلاعات خود در حوزهی اجرا و نظارت و حضور فعال در کارگاههای ساختمانی، خود را آمادهی این چالش کنند که جذاب نیز به نظر میرسد و برای افراد کاردان حقوق کافی دارد.
الف) هر سه مهارت فوق یکشبه به دست نمیآید و باید تلاش بیوقفه و همراه باانگیزه داشته باشید و هرگز در شروع کار در هیچ شرکتی حقوق درخواست نکنید چون مهارت اولیه با ممارست و بدون حقوق به دست میآید و مطمئن باشید اگر بهاندازه کافی خوب باشید برای ماندنتان اصرار خواهند کرد.
ب) از همین الان شروع کنید و شبکهسازی کنید. با افراد موفق در حوزهی کار ارتباط برقرار کنید چون در آینده نزدیک تمامی این ارتباطهایتان موردنیاز خواهد شد و حتماً افراد بهتر از خود را برای ارتباط انتخاب کنید.