این مقاله پیرو مقاله مربوط به انواع سقفهای مرسوم بوده و به معرفی یکی از سقفها میپردازد.
در بین تمام سقفهای ساختمون، سقف تیرچهبلوک پرکاربردترین نوع سقف در ایران هستش. در این سیستم سازهای، تیرچهها بهعنوان تیر فرعی و بلوک عامل پرکننده بین تیرچهها است. در اینجا از بلوکهای توخالی سبک بتنی، سفالی و یا فوم پلی استایرن برای پر کردن فضای خالی بین تیرچهها استفاده می شه.
این عنصر سازهای جزء دالهای یکطرفه به شمار میاد که برای کاهش بار مرده بر ساختمان از بلوکهای توخالی در ساخت آن استفاده می شه. در این نوع سقف، تیرچهها در دو نوع بتنی و یا فولادی مورداستفاده قرار میگیرند و فاصله بین آنها حدود ۵۰ سانتیمتره.
این سقف با استفاده از تیرچه و بلوک که بهصورت پیشساخته در کارخانه تولید میشوند و با انجام مرحله بتنریزی اجرا میشوند. بعد از قرار دادن تیرچهها در فاصلههای مشخص و انجام شمع بندی زیر تیرچهها، بلوکها در بین فاصله دو تیرچه چیده میشوند. سپس آرماتورهای حرارتی جاگذاری شده و عملیات بتنریزی صورت میگیره.
از نکات مهم در مورد این سقف آن است که درصورتیکه قصد دارید وزن آن را سبک کنین، می تونین بخشی از مقطع کششی بتن را حذف کرده و تنها آن بخشی که برای جایگذاری میلگردهای کششی موردنیاز است را باقی بذارین. با انجام این کار در مصرف بتن نیز صرفهجویی می شه.
خب بریم ببینیم تیرچهبلوک شامل چه مواردیه:
اجزای سقف تیرچه و بلوک شامل موارد زیر میباشد:
– تیرچه
– بلوک یا یونولیت
– آرماتورهای ممان یا منفی
– آرماتورهای افت و حرارت
– کلاف میانی
– بتن پوششی (درجا)
1- تیرهای فرعی:
عضو پیشساختهای هستش متشکل از بتن و فولاد به مقطع تقریبی T که در دو نوع تیرچه خرپایی و تیرچه پیشتنیده تولید می شه.
تیرچههای خرپایی، از خرپای فولادی و پاشنه بتنی تشکیلشده و درصورتیکه دارای قالب سفالی باشد، تیرچهی کفشکدار نامیده میشود.
تیرچهی پیشساخته خرپایی واسه تحمل بارهای وارده از اجزای زیر تشکیل می شه؛
- میلگردهای کششی
حداقل تعداد میلگرد کششی ۲ عدد بوده و توصیه می شه قطر اونا از ۸ میلیمتر کمتر و از ۱۶ میلیمتر بیشتر نباشه. نکته دیگه ای که باید بگم اینه که بهتره میلگردها آجدار باشن تا پیوستگی بین بتن و فولاد باشه.
- میلگردهای عرضی (برشی)
از این نوع میلگردها برای تحمل نیروهای برشی استفاده میشه. بهعلاوه، چند دلیل دیگه استفاده از اونا هم داریم که شامل اینا میشن:
– تأمین اینرسی لازم جهت مقاومت تیرچه در هنگام حملونقل
– تأمین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیهگاههای موقت، پیش از به مقاومت رسیدن بتن
– تأمین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن پوششی (درجا)
– تأمین مقاومت برشی موردنیاز تیرچه
- میلگردهای فشاری (بالاییها)
از میلگرد بالایی بهمنظور تحمل نیروی فشاری خرپا در مرحله اول باربری تیرچه استفاده میشود و قطر آن با توجه به نوع میلگرد و طول دهانه، فاصله تیرچهها، ارتفاع خرپای تیرچه و ضخامت بتن پوششی، همچنین فاصله جوش های میلگرد عرضی، از ۶ میلیمتر تا ۱۲ میلیمتر متفاوت است.
- بتن پاشنه
در قسمت کششی تیرچه، بتن با ضخامت معمولاً 5 سانتی داریم که بر روی سقف بتن ریزی می شود.
2- بلوک و یونولیت:
واسه پر کردن فضای خالی بین تیرچهها، از بلوکهای توخالی استفاده می شه که جنس اونا از سفال یا بتن و حتی پلاستیک و یونولیت است. تنها وظیفهی بلوکها در سقفهای اجراشده تیرچه و بلوک، فقط خاصیت پرکنندگی دارن و وظیفهی تحمل نیرو را ندارن. علاوه بر بلوکهای توخالی، میشه از یونولیت هم بین تیرچهها استفاده کرد.
به عبارت دیگه، اینا رو میذاریم که فقط باشن و بتن رویه رو بتونیم روی سقف بریزیم.
البته اینم بگم که عایق صدا و دما هم هستن تا حد زیادی.
3- آرماتورهای منفی:
از اونجایی که اتصال تیرچهها در تیرهای سقف تیرچهبلوک بهصورت مفصلی (ساده) هستش، لازمه به کمک آرماتور منفی درصدی مجاز از گیرداری را واسه تکیهگاه تأمین کنیم و در حقیقت به زبان ساده میتوان عنوان کرد که آرماتور منفی تیرچه، نقش یک فیوز را در سیستم سقفهای تیرچهبلوک ایفا می کنه. (صرفا یه میلگرد راست بدون زاویه اس که طول مشخصی داره)
به عبارت ساده تر، مفصلی مطلق یا گیرداری مطلق نداریم و فرض ما اتصال مفصلی تیرچه به شاه تیر هستش. در حالی که کمی گیرداری در عمل به وجود میاد پس لنگر ها منتقل میشن. لنگرهای مثبت رو میلگردهای پایین تیرچه معمولا میتونن تحمل کنن اما واسه لنگر های منفی، میلگرد بالایی تیرچه احتمالا کافی نخواهد بود در نتیجه میلگرد ممان منفی راهکار موجود واسه تحمل لنگرهای منفی هستش.
پس از تعیین قطر و طول میلگرد منفی تیرچه، این میلگردها رو بر روی میلگرد مونتاژ تیرچه یا همان میلگرد فوقانی تیرچه به کمک سیم آرماتوربندی به نحوی کاملاً محکم بسته تا در حین عملیات بتنریزی از روی میلگرد فوقانی تیرچه جدا نشوند.
فرق میلگرد ممان منفی و اوتکا:
میلگرد ممان منفی همانطور که بیان شد برای تحمل لنگر منفی در پی گیرداری اندک در اتصال تیرچه به تیر اصلی قرار داده میشه. در نقطه مقابل، اوتکا ( یا اودکا که کلمه روسی هستش) واسه تحمل برش در دو سر تیرچه گذاشته میشه. البته دو تیرچه در دو طرف تیر را نیز به یکدیگر متصل میکنه که باعث یکپارچگی سیستم میشه.
4- آرماتورهای حرارتی:
همواره یکی از مشکلات مهندسان سازه در هنگام اجرای سقفهای تیرچهبلوک جلوگیری از ترکخوردگی بوده است. پس از بتنریزی سقف جهت جلوگیری از ترک خوردن بتن، از میلگردهای افت و حرارت استفاده میگردد. درواقع وظیفه عمده این میلگردها جلوگیری از تنشهای ناشی از جمع شدگی و حرارت بتن است و به همین دلیل نیز آرماتور حرارتی نامیده میشوند. آرماتور حرارتی از انبساط و انقباض بتن و ایجاد ترک جلوگیری کرده و درنتیجه سبب کاهش عرض ترکها میگردد.
دقت کنید که حداکثر فاصله بین ۲ میلگرد افت و حرارتی ۲۵ سانتیمتر است.
5- کلاف میانی:
کلاف میانی یا بهتره بگم ژوئن یکی دیگه از اجزای سقف تیرچهبلوکه. خب چرا استفاده میشه:
واسه جلوگیری از پیچش تیرهای T و برای توزیع یکنواخت بار روی سقف تیرچهبلوک و همچنین در محلهایی که بار منفرد موجود باشه، کلاف میانی بتنی که جهت آن عمود برجهت تیرچهها میباشد، در سقف تعبیه می شه.
حداقل عرض کلاف میانی، برابر با عرض بتن پاشنه تیرچه و ارتفاع آن برابر ارتفاع سقف خواهد بود.
درصورتیکه بار زنده سقف، کمتر از ۳۵۰ کیلوگرم بر مترمربع و طول دهانه بیشتر از ۴ متر باشد، مطابق شکل زیر یک کلاف میانی در سقف تعبیه میشود. حداقل سطح مقطع میلگردهای طولی آن باید برابر نصف مقادیر میلگرد کششی تیرچهها باشد. برای دهانه کمتر از ۴ متر و بار زنده سقف کمتر از ۳۵۰ کیلوگرم بر مترمربع، به کلاف میانی نیازی نداریم.
در مورد بار زنده بیشتر از ۳۵۰ کیلوگرم بر مترمربع و دهانه ۴ تا ۷ متر، ۲ کلاف میانی و برای دهانه بیشتر از ۷ متر، ۳ کلاف میانی اجرا میشوند.
حداقل سطح مقطع میلگردهای طولی آن برابر سطح مقطع میلگردهای کششی تیرچه خواهد بود. میلگردهای کلاف میانی در بالا و پایین تعبیه میشوند و حداقل قطر میلگرد در مورد میلگرد آجدار ۶ میلیمتر و در مورد میلگرد ساده ۸ میلیمتر است.
6- بتن پوششی:
بتن پوششی، قسمتی از تیر مرکبه که در محل کارگاه پس از جاگذاری تیرچهها و بلوکها بتنریزی می شه و پس از به دست آوردن مقاومت لازم به کمک عضو کششی بار وارد بر سقف رو تحمل می کنه.
خلاصه بخوام بگم، همون ضخامت حداقل 5 سانتی بتنه که روی میلگردهای حرارتی میاد رو بهش میگیم بتن درجا یا پوششی.
مزایای اجرای سقفهای تیرچهبلوک:
- اجرای این سقف نیازی به نیروی کار متخصص و یا تجهیزات ویژه ندارد و توسط کارگران معمولی ساخنتمان نیز قابلاجرا میباشد.
- شمع بندی حین اجرای سقف باعث میشود این نوع سقفها لرزش کمتری نسبت به سایر نمونهها داشته باشد.
- قالببندی زیر سقفها فقط با شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصلههای مشخص صورت می گیره و نیازی به افراد متخصصی که قالببندی و آرماتوربندی سقفهای بتن آرمه را انجام میدهند، نیست.
- نصب این عنصر سازهای به دلیل پیشساخته بودن تیرچه و بلوک بهسرعت و آسانی صورت میگیرد.
- اجرای آن نیازی به کارهای وقتگیر کارگاهی و هزینهبردار ندارد.
- استفاده از بلوکهای توخالی باعث کاهش مصرف بتن میشود که این امر باعث صرفهجویی شده و ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه است.
- مقاومت بالایی در برابر نیروهای افقی مانند باد و زلزله دارند.
- تیرچهبلوکها وزن سبکی دارند و حملونقل آنها نیازی به استفاده از جرثقیل ندارد زیرا میتوان آنها را توسط کارگران به طبقات منتقل کرد.
- بتن کششی در اینجا توسط بلوک جایگزین میشوند که این امر دلیل اقتصادی بودن این نوع سقفهاست.
- استفاده از این نوع سقف مصرف گچوخاک را کاهش میدهد و یکنواختی بیشتری در زیر سقف ایجاد میکند.
- نوعی عایق صوتی، حرارتی و رطوبتی میباشند.
- مقاومت و استحکام آنها در برابر آتشسوزی بسیار بالا میباشد.
معایب اجرای سقف تیرچهبلوک:
- اجرای آن در مکانهایی که سقف قوسی و مثلثی شکل میباشد، با محدودیتهایی روبهرو میباشد.
- در مقایسه با سقف دال بتنی و کامپوزیت از صلبیت لازم برخوردار نیست.
- امکان شکستن پاشنه تیرچه وجود دارد.
- حداکثر دهانه قابل پوشش با استفاده از سقف تیرچهبلوک ۸ متر میباشد.
برای مشاهده مقاله انواع سقف در ساختمان ها اینجا را کلیک کنید.